جز این توجیحی نمیتونه داشته باشه

توی خانواده ی ما اینطوریه که برنامه کشیک های منو میذارن جلوشون، هرتاریخی که جلوش نوشته بود تیستو، واسه گردش و تفریح انتخاب میکنن.

بابا و دیگر هیچ :)

یک مقداری از پول های بابا توی حساب من امانت بود و هر روز مقداری را برایش کارت به کارت میکردم. دیروز تا آمده ام خانه جلویم را گرفته که: چی شد؟ امروز از دینگ دینگ موبایلم خبری نبود؟ توضیح دادم که روستا بودم و دو تومن باقی مانده را فردا کارت به کارت میکنم و تمام. بابا گفت سه تومن. گفتم نه دوتومنه. گفت سه. گفتم دو. گفت میگم سه. گفتم به جان خودم دو بود. گفت میخوای پولم رو ندی نده،ولی بدون پول بچه یتیم خوردن نداره.

روتین اسفند

۱ اسفند: سلام داداشی تولدت مبارک! ای وای تو امسال هم بدنیا اومدی؟
۲ اسفند: سلام آجی ای وای تو امسال هم بدنیا اومدی؟ الان چند سال یومونیایی بر تو گذشته؟
۳ اسفند: سلام آجی تولدت مبارک دستت درد نکنه که بدنیا اومدی.
۴ اسفند: سلام بابا تولدت مبارک واسه کادو چی بهمون میدی؟
۵ اسفند: سلام خان داداش قربون اولین روز مهندسش بشم من.
             سلام داداشی روزت مبارک [فحش میدهد]
             سلام بابام :))) روزت مبارک. زیر چونه ات رو ببینم؟
             سلام دایی قربون بلا و بوسنا علیک! روزت مبارک!
             سلام ♡ روزت مبارک [تصوری از عکس العمل ایشان در دیتا بیس وجود ندارد]
۱۵اسفند:سلام نازی تولدت مبارک! امسال هم درخت کاشتی؟
۱۹اسفند:سلام خاله تولدت مبارکککک. خوش به حال ما و عمو که شما بدنیا اومدی.
۲۵اسفند:سلام زن دایی دست عمه درد نکنه که تو رو واسه ما بدنیا اورد.

الان هم دارد گریه می کند :(

آمده ام یکی از خانه بهداشت های پایین شهر. یکی از مراقبان سلامت بابت نامزدی ام تبریک می گوید و آرزوی خوشبختی می کند. تشکر میکنم و به آن یکی همکاری که میدانستم نامزد دارد و عید قرار است عروسی کند می گویم ان شالله عروسی شما.
 خب من بدشانس از کجا باید میدانستم طرف با نامزدش مشکل پیدا کرده و عروسی شان فعلا کنسل است؟