منافق
در این دنیا آدمی هم وجود دارد که با تمام وجود تلاش میکند از صبح تا شب به آدم ها لبخند بزند. سعی میکند ببیندشان و صدایشان را بشنود. سعی میکند موقع صحبت کردن پر انرژی باشد و این انرژی را به طرف مقابل هم منتقل کند. گاهی هم میشود که از کوره در میرود ولی در حد امکان دل طرف مقابل را بدست بمی آورد. حتی موقع CPR هم خودش را نمی بازد. ولی شب ها که بر میگردد خانه، وقتی که دارد روپوش خونی را در روشویی حمام چنگ میزند اجازه میدهد چیزهایی که از صبح پشت چشمش روی هم تلنبار شده اند بریزند پایین.