درخت بلوط

بایگانی

پژواک

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ق.ظ
   شب تولد حضرت علی ، بعد از اینکه با بابا و بابا بزرگ و عمو تماس گرفتم و روز پدر را تبریک گفتم ، نشستم به پیامک نوشتن برای دایی ها . برای هر کدام جداگانه نوشتم که چقدر دوستش دارم و چرا . برایشان نوشتم که چقدر خوبند و حتی اخلاقهای بدشان را هم دوست دارم . نوشتم که میترسم یک روزی از دست بدهمشان و این چیزها رو ندانند . خب شدت عکس العملشان شدیدتر از آن چیزی بود که تصور میکردم . اول ذوق زده شده بودند . بعد با ذوق مرگی تمام پیامک ها را برای خانم هایشان خوانده بودند ، بعد آنها را برای خواهر ها و برادر ها خواندند . بابا را هم در جریان گذاشتند . بعضا دیده شد پیامک را برای همدیگر فرستاده اند و یا جایی یادداشتش کرده اند . اینطور بود که در عرض دو روز احساسات پاک من رسانه ای شد .
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۲
تیستو

نظرات  (۶)

یاد پیامکی افتادم که همسر نقی براش فرستاده بود و نقی خوند با صدای بلند
پاسخ:
:)))) دقیقا ! بعد اینقدر خوششون اومده بود که نشد اعتراض کنم که بابا بسه !
۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۴:۴۵ پلڪــــ شیشـہ اے
:) چ احساسات پاکی ... حالا خوبه در سراسر کشور نشر داده نشد. آخه ب ثانیه ای بنده
پاسخ:
گفتیم اینجا هم بنویسیم مردم سراسر ایران خبر دار بشن.  شما هم بیکار نباش به همشهری هات بگو قضیه رو:)))))) 
۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۷:۵۰ یه دوست ...
خانوادگی باحالید ...
مرسی دارید واقعااااا :))))
پاسخ:
لطف دارین شما دوست جان :) 
۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۲ أنارستان ...
سلام علیکم و رحمة الله!
این مدت هی میومدم وبلاگت رو باز میکردم میدیدم نیستی...میگفتم پس کجاست!؟
چه خوب شد اومدی و خبر دادی :-)

من خیلی وقته اومدم بیان!
توو وبلاگم که پست گذاشته بودم که!!!
پاسخ:
سلاااااام خوش اومدی
خوب من نمیدونستم اومدی بیان! 
پنل مدیریت باز نمیشه برام! 
:دی
ینی اینقد تا حالا ازت احساسات ندیده بودن؟!!!
پاسخ:
مث اینکه !
خوبه به دلشون نمونده
پاسخ:
اره باز صد هزار مرتبه خدا رو شکر !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">