+60 سال
1
- خانم دکتر پام خیلی درد میکنه. این زانو هام انگار مال خودم نیست بسکه درد گرفته بی حس شده. کمرم میخواد بشکنه. این کتف هام هم درد میکنه جون خودت یه قرصی برام بنویس. شکمم هم فتق داره دکتر گفت چون پیری عملت نمیکنم. قبلا بهم گفته بودن قند دارم یه آزمایش قندی هم برام بنویس عزیزم.
+ چشم فقط یه لحظه صبر کنید. اول دفترچه تون رو بدید بعد سوالای منو جواب بدین.
- مگه باید دفترچه ام رو میاوردم؟
2
- خانم دکتر اینا این داروهای منه. من روده هام زخمه. پوکی استخوون هم دارم. قند خون و چربی هم دارم. این همه قرص میخورم میخوام آزمایش کامل برام بنویسی. معده ام درد میکنه از این کپسول ناشتایی ها هم برام بنویس.
+ باشه دفترچه تون ؟
- مگه لازمه باشه؟
+ بله دیگه! خب پس کجا بنویسم؟
- دارو همینجا ندارین بهم بدین؟
+ نه بخدا دارو میبنین شما؟ حالا دارو ها هیچی، آزمایش ها چی؟!
[اینها را که میگویم آرام دفترچه بیمه اش را از جیبش بیرون می آورد]
3
+ فشارتون خیلی بالاست پدر جان!
- چنده؟
+ 18
- باز 18! یه هفته اس هر روز دارم میام فشارم رو میگرم، انگار فایده نداره هر روز هیژدهه. ولله دیگه نمیام!
+ این یه هفته قرصاتون رو درست میخوردین؟
- نه.
4
+ تو رو خدا آروم تر بخدا من هیچی تو گوشی ام نمیشنوم. باور کنید نه خانما خاله ی منن و نه آقایون عمومن. هیچ فرقی نداره برام که کی رو زودتر معاینه کنم. تا آخرین مریض رو هم نبینم از اینجا نمیرم.
- ما که چیزی نمیگیم. فقط میگیم نوبت ماست.
+ آخه همتون همین رو میگین. بخدا من دلم برا عروساتون میسوزه با این زبونتون :)
- چشه؟ دلشم بخواد!