درخت بلوط

بایگانی

این عکاس های عزیز

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۱ ق.ظ

   به نظرم حالا که آدم یک بار بیشتر فرصت زندگی ندارد، چرا آن را صرف عکاسی خبری نکند؟ اینقدر حس خوب در این عکس ریخته که ذخیره اش کرده ام گوشه ی دسکتاپ و هی نگاهش میکنم و هی نگاهش میکنم.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۸
تیستو

نظرات  (۵)

۲۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۷ وبلاگ سایت حاجت
چرا جای عکاس می خواید باشید؟ خب چرا جای اون امداد رسون نمی خواید باشید؟
پاسخ:
چون یه جورایی جای اون هستم. جای عکاس ولی نبودم تا حالا. یه حس خوب و یه حرکت زیبا رو برای سالهای سال جادوانه کرده.
۲۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۲ آرزوهای نجیب (:
یه وقتایی هم خوب نیست، مخصوصا این عکاس های که میرن یه گوشه وا می ایستن تا واسه یه بچه که مثلا کرکس منتظر مرگش هست تا بعد بخورتش ( می دونی کدوم عکس رو میگم، عکس مشهوری هست کلی هم جایزه بین المللی برده ؟) از این عکاس ها متنفرررررررررررم

البته این عکس کلی انرژی مثبت توش هست (:
پاسخ:
آره میدونم کی رو میگی! خب اگر من بودم اصلا ازش عکس نمیگرفتم. که حالا بعد بخوام خودمو بکشم!
لحظه اول که داشتم میومد پایین صفحه هلیکوپتر و تصویر کلی رو که دیدم فکر کردم تصویر اوون بچه ای هس که یکی دو روز پیش تو هلی کوپتر به دنیا اومد و باباش با افتخار برا تحریریه ساعت 21 پیام داده بود
پاسخ:
عجب وضعیتی بود. همش با خودم می گفتم خدا رو شکر من خدمتم توی شهره. خدا رو شکر. خدا رو شکر
:)
:)
بده بعدش یه عکس با نوزاده میگرفتی با یه فیگور پیروزمندانه:)
پاسخ:
ولی نه به استرس کشنده اش نمی ارزه
اینم هَ
پاسخ:
اوهوم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">