درخت بلوط

بایگانی

پسردایی ها

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ

1

محمدیاسین: [عطسه]

+عافیت باشه.

محمد یاسین: مجه رفتم حموم؟


2

+شلوارت چرا خیسه؟

امیرعلی: دسشویی بودم. آب شیلنگ ریخت روش خیس شد.

+ مطمینی که فقط آب شیلنگ بود دیگه؟ جایی نشینی ها.

امیرعلی: یکی از شلوارای بچگی یاسین رو ندارین بهم بدین بپوشم؟


3

+بسه دیگه! اینقدر نخورید! بخدا حالتون بد میشه ها!

محمدیاسین: الان تا اینجا [به بالای شکمش اشاره می کند] خوردیم. هنوز تا اینجا [به بیخ گلویش اشاره می کند] جا داریم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۴
تیستو

نظرات  (۲)

اخ اخ،امان از این شیرین زبونیهاشون
من که دختر دایی داشتم،اینقدر از بچگی بزرگونه بود که موند رو دلم از این حرفای بامزه بزنه
پاسخ:
خدا رو شکر در این زمینه پیشتاز هستیم و میتونیم حتی شیرین زبونی و بچگی این عزیزان رو به کشور های همسایه صادر کنیم!
خخخخخخخ
پاسخ:
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">