این منم. همین.
روز اولی که وبلاگم را ثبت کردم به این نیت بود که جایی را داشته باشم راحت
در مورد خودم صحبت کنم. خودی که شامل فکر ها و زندگی و خاطرات میشد.بعد که پای دو سه تا از اعضای خانواده ام به اینجا باز شد و دو سه تا از آدمهای مجازی را در دنیای واقعی دیدم به صورت ناخودآگاه شروع کردم به سانسور کردن خودم. امروز که فکر میکردم دیدم اینجا و دنیای واقعی ام خیلی باهم فرقی ندارند و خیلی از چیزها را اینجا هم پنهان میکنم. لذا تصمیم گرفتم مثل قبل ها اینجا راحت تر باشم. مثلا بگویم که دارم به یکی از خواستگار هایم که شرایط مناسب را دارد و پسر خوبی هم هست، فکر میکنم.