سالهای دور از خانه
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۵۰ ب.ظ
خانمی با بچه ی توی بغلش آمد سمتم و گفت میشناسی ام؟ خب آشنا بود ولی نمیشناختمش. کمی ان و من کردم. خواست خودش را معرفی کند که شناختمش. فامیل نه چندان دور سوسن خانم بود. اینقدر بخاطر نشناختن اش هول کرده بودم که وقتی خواستم بپرسم بچه ای که در بغل دارد و بخاطر پوشش دورش نمیدیدمش تازه بدنیا امده، گفتم : وای عزیزم نو اِ؟
۹۶/۰۶/۳۰