خاله
يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۱۹ ب.ظ
گیر بدهد که حتما حتما همین امروز بروی خانه اش و وقتی رفتی آنجا ببینی غذای مورد علاقه ات را پخته و ژله ی مورد علاقه ات را هم از قلم نیانداخته. بعد از غذا با عجله انگار که میترسد دیر شود ، با جعبه ای در دستش بیاید بالای سرت و بگوید همیشه منتظر بوده روز عقد ات این کادو را به تو بدهد ولی بعد از رفتن دایی دیگر به آمدن فردا اطمینان ندارد و نمیخواهد وقت را بی خودی تلف کند . و وقتی جعبه را باز کنی ببینی انگشتری است که سر سفره ی عقد ، خودت به دستش کرده ای .
۹۴/۰۵/۲۵