درخت بلوط

بایگانی

How To Train Your Dragon

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۰۴ ب.ظ

    یومونچه معمولا عادت ندارد به وسایل خانه دست بزند. بیشتر از همه سرش به کار خودش است. فقط این وسط گیر داده به یکی از کابینت ها [فقط هم همان یکی] و هر بار می آید خانه می رود سر وقت همان یکی و هی باز و بسته اش می کند و گاهی قاشقی چیزی از آن تو برمی دارد. اما دیشب که شاخدار حوصله ی حادثه آفرینی دوباره نداشت، وقتی دید یومونچه هی می رود سمت کابینت مورد علاقه اش، پرسید: "یه چیز پرز پرزی و پشمالو ندارین؟ ازش میترسه"

سپس سفره پاک کن قرمز پشمالویی که تقدیمش کرده بودم را به یومونچه نشان داد و بی درنگ پرتش کرد توی کابینت و درش را بست. و تمام.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۱۱
تیستو

نظرات  (۳)

۱۱ مهر ۹۸ ، ۱۴:۳۷ پلڪــــ شیشـہ اے

وای خدای من. :))

پاسخ:
اینقد بامزه اش میترسید که ادم دلش اب میشد :))

کابینتو کردین غول دونی.نمیترسی یه روز که تنهایی یه چی از توش درآد؟

من شبایی که تو خونه تنهام اصلا به کمدا نگاه نمیکنم.خصوصا به قفلشون.😁😱 

پاسخ:
میدونی من از چی میترسم؟ از پنجره ها. که یه وقت اگر سایه رد شدن کسی رو پشت پنجره ببینم چیکار کنم؟



اخه ما طبقه ی هفتم هستیم.
۱۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۵۷ پلڪــــ شیشـہ اے

وای نمیدونی. من غش کردم از خنده. با خواهرم هر و کر خندیدیم 

ممنون. :))

یاد یه چیزی افتادم الان

یه عروسک داشتم از این پلاستیکی ها، اندازه یه نوزاد چند ماهه بود. دختر عمه ام هی میرفت برش میداشت. اگر یادتون باشه این عروسکا هی دست و پاشون در میومد. بعد یکی دوبار دیدم وقتی دستش در میاد فوری میندازتش روی زمین و میره. 

:)) منم از این ترفند استفاده می کردم یه دست یا پاشو در میاوردم میگذاشتم کنارش. دیگه جرأت نمیکرد بره سراغش.

پاسخ:
عجب مدیریت کودکی داشتین :)) ما نهایتا یه تیکه بزرگ چسب میدادیم دست بچه. یه نیم ساعتی باهاش درگیر میشدن:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">