بچگیا خونه ما بغل خونه مامان بزرگ اینا بود و کلا حیاط پشتی بین دو خونه، دیوار و اینا نداشت. یادمه یه بار من و مامان و شاخدار از مدرسه و سرکار اومدیم خونه، خسته و کوفته و گرسنه. رفتیم سر یخچال که شیرینی خامه ای هایی که از روز قبل توی یخچال بود بخوریم، منتهی در جعبه رو که باز کردیم دیدیم خالیه و یه کاغذ اون توعه که روش نوشته "خیت".
شاید این قضیه به نظر شما خنده دار بیاد - و خدایی خودمون هم خیلی خندیدیم - ولی میخواستم بدونید که اگر یه روز قرار باشه مسابقات کشوری بین قربانیانِ نقضِ حریمِ خصوصی برگزار بشه، مدال طلا مال ماست.