درخت بلوط

بایگانی
    حرف و تهدید باید پشتوانه داشته باشد . مثلا شما از صبح اهالی خانه را تهدید کنید که اگر فلان وسیله تان را از توی هال جمع نکردید ، شما را به قتل خواهم رساند . کسی گوش نمیکند که . چرا که قبلا هیچکس را نکشته اید . ولی چون منی اگر اهالی خانه را تهدید کند که اگر فلان وسیله را از توی هال جمع نکردید ، پرتش میکنم توی خیابان ، آن وسیله طی چند ثانیه ی از جلوی چشم دور خواهد شد . چون که همه یاد ان روزی می افتند که یاس میله بارفیکس را اندازه ی قد خودش به چارچوب در اتاق وصل کرده بود و من هر بار رد میشدم پیشانی ام گیر میکرد به میله و تهدیدش کردم که یکبار دیگر این میله را اینجا ببینم پرتش میکنم توی خیابان ، ولی همان شب حدودهای ساعت 11 شب که داشتم میرفتم توی اتاق سرم باز گیر کرد به میله و پرتم کرد زمین و سرم محکم به زمین هم خورد و خب یاس به جای اینکه از طرف میله بارفیکس عذر خواهی کند و بگوید غلط کردم به اندازه ی هیکل 8 ساله اش قلدر بازی در اورد ، و من هم طبق قرار قبلی میله بارفیکس را پرت کردم توی خیابان و وقتی یاس گریه کنان رفت توی خیابان دنبال میله ، من در را پشت سرش قفل کردم و آمدم خانه .
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۸
تیستو

عجیب ترین اسم و فامیلی که تا به حال شنیده ام : خانم "حسرت کلمه "

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۲۳:۳۸
تیستو

ازتون بدم میاد !

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۵۳
تیستو

    دیشب مردی آمده بود و میگفت مریضش را در بخش سرپایی بستری کرده اند و سرمش را گرفته و حالش خوب است ، مرخصش نمیکنید ؟ پرونده اش را که نگاه کردم دیدم مقدار کمی سم خورده . گفتم باید چند ساعتی تحت نظر باشد . نیم ساعت بعد همان آقا با خود بیمار آمد و گفت مریضمان حالش خوب است . مرخصش کنید برویم . تا آمدم بگویم که آقا از آن موقع نیم ساعت بیشتر نگذشته ، خود مریض به حرف امد که : من سم نخوردم که ، فقط کمی حالت تهوع و نفس تنگی داشتم . گفتم "سم را نفس کشیدی ؟" گفت "نه . دور و بر خانه را که سم ریختم ، دستم رو کشیدم به شلوارم بعد رفتم پفیلا خوردم ." دهنم باز مانده بود . نگاهی به پرونده توی دستم کردم . 26 ساله بود .

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۰:۱۸
تیستو

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۲۲:۲۳
تیستو
شما افتخار این را دارید که خواننده وبلاگ دختری باشید که ساعت شش صبح روز تعطیل از خواب بیدار میشود و چادر سر میکند و میرود سر کوچه از دوستش که برای گذراندن اخرین کشیک اینترنی اش راهی بیمارستان است ، عکس بیاندازد .
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۴۸
تیستو
خانمی که تا شوهرش از خانه بیرون می رود  ، فوری تلفن را بر میدارد تا گزارش دست اول رخداد های خانواده در هفته ای که گذشت را به سمع دختر خواهر شوهرش برساند ، فقط  زن دایی نیست که ، گلی از گل های بهشت است .
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۳
تیستو

وقتهایی که شاخدار تلفن میزنه و میپرسه کجایی و من میگم بیمارستانم و اون با لهجه ی یومونیایی خودش میگه : آجی تو بازم مریض شدی؟ 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۸
تیستو

   آخرین باری که دلم خواسته خرخره ی کسی را بجوم یک هفته ی پیش بود که توی اورژانس تخت خالی نداشتیم و خانمی با فشار بالا (230/120) و سردرد آمده بود ولی هیچ برانکاردی خالی نبود که روی آن بخوابد و فشار خون و نوار قلبش چک شود و من از همراه یکی از مریض ها که خانم جوانی بود خواستم از روی صندلی بلند شود که خانم بیمار بنشیند ولی خانم جوان زیر بار نرفت و گفت خسته ام ، مریضم ، نمیتوانم سر پا بیاستم و هر چه گفتم این خانم حالش بد است و نمیتواند سر پا بیاستد باز چسبیده بود به صندلی و تکان نمیخورد . و خب از آنجایی که جویدن خرخره جرم محسوب میشود و همچنین بدلیل اینکه خدمتکار بخش از آخر سالن داد زد که اینجا یکی از تخت ها دارد خالی میشود، بی خیالش شدم و فقط با حالت چندش شده ای نگاهش کردم گفتم : متاسفم برات .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۰۰:۲۰
تیستو

   کل بازار وکیل و مغازه های مربوطه در دیگر خیابان ها را به دنبال گلاب پاش شاه عباسی ای که شاه عباس نداشته باشد زیر و رو کردیم .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۲۲:۳۵
تیستو