امروز صبح نماینده ی کلاسمان داشت برای تغییر یکی از اساتید امضا جمع میکرد . برگه را امضا کردم و رفتم پی کارم . چند دقیقه ی بعد با صدای آقای همکلاسی که اسمم را صدا میکرد به سمتش برگشتم . با ابروی بالا رفته برگه را گرفته بود سمتم و امضایم را نشانم میداد . گفت " آدمایی که grandiosity دارن همیشه گوشه ی کاغذ رو امضا میکنن " من به امضایم که تک و تنها و جدای از بقیه پایین کاغذ جا خوش کرده بود نگاه کردم و تنها لبخند زدم . به هر حال اینکه در تمام عمرم درحال دست و پنجه نرم کردن با بیماری مزمن " هیچ پُخی نبودگی " بوده ام ابدا به او ربطی ندارد .