خاطرات درمانگاه
چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۸ ب.ظ
خانومه اومده بود میگفت گوشم درد میکنه و من وقتی با دستگاه رفتم سراغ معاینه ی گوشش یهو گفتم : وای خدا اینجارو! خانومه سکته زد فکر کرد گوشش سرطانی، کرونایی، لولویی چیزی گرفته. ولی واقعیت این بود که من فقط واسه سه تا سوراخ گوشش و گوشواره بخیه ای خفنی که آویزونش کرده بود ذوق کرده بودم.
۹۹/۰۵/۰۸
😂😂😂😂👌
بعدش چی گفت؟
وای خدا