اعترافات
احمقانه ترین تکیه کلام دنیا را من دارم .به جای "خب" و "اِم" و البته موقع فکر کردن میگویم "اسمش چیه". درست است که فرکانس تکرارش کم است ولی همین که با عجله در مورد چیزی صحبت کنم می آید سراغم و بی چاره ام میکند . مثل همین شب گذشته که داشتم از همراه خانمی که با درد قفسه ی سینه آمده بود شرح حال میگرفتم :
+ دردتون از کی شروع شده ؟
- از غروبی تا حالا
+ اوهوم ... اسمش چیه ، دردش چطوری یه ؟ تیر میکشه یا میسوزه یا فشار میده ؟
- رقیه موسوی . میگه میسوزه .
+ دردش به جای دیگه ای هم میکشه ؟
- به شونه ی چپش .
+ اسمش چیه ، تهوع استفراغ و عرق سرد هم داشته ؟
- رقیه موسوی . تهوع نداشت و همیشه عرق سرد داره .
+ آهان . بعد سابقه ی بیماری قلبی هم داشته . اسمش چیه . آنژیو شده مثلا ؟ یا عمل قلب باز .
- رقیه موسوی . دو سال پیش آنژیو شد .
+ گفتن گرفتگی داره ؟ اسمش چیه ، بالون زدن براش ؟
- رقیه موسویه خانوم ! نه گفتن با دارو رفع میشه !