درخت بلوط

بایگانی

جامعه شناسی

چهارشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۱ ب.ظ

      خاطرات مدرسه ی دخترا مثل خاطرات سربازیِ پسراست. تا اسمش میاد همشون میگن شیطون و بی نظم و حاضر جواب و درس نخون و خلاصه ته خلاف مدرسه شون بودن. بدین صورت اون عنترهایی هم که اون موقع ها واسه معلما گل میاوردن و هی یاداوری میکردن "خانم‌ قرار بود امتحان بگیرین" و "آقا این تحقیق رو خودم انجام دادم واسه کلاس شما" و "خانم تو رو خدا باهامون بیاین اردو"هم همش من بودم.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۱۹
تیستو

نظرات  (۵)

از این روزای آخر سال هست عید میفتاد وسط هفته.سوم دبیرستان بودیم. همه هی به معلما میگفتن دیگه تعطیلو اینا. معلما میگفتن اگر شما نیاین ما هم نمیایم. خلاصه با بچه ها هماهنگ کردیم که نیایم و من زکاوت به خرج دادم و گفتم صبح اون روز سیم تلفنو بکشید که مدرسه زنگ نزنه مجبورتون کنه برید. 

صبح آن روز کزایی یه بچه‌ی میمونی بلند میشه با مامانش میره مدرسه غیبتشو توجیه کنه و ما رو لو بده. مدرسه هم زنگ میزنه به خونه ها. نصف بچه ها پا میشن میرن ولی چون شاگردا نبودن معلما درس نمیدن. 

فقط تلفن خونه‌ی ما زنگ نخورد چون سیمشو کشیده بودم.😂😂😂

پاسخ:
یعنی ما هر چی میکشیدیم از دست این بچه میمونا بود.
من موقعیت خیلی حساسی داشتم توی مدرسه. همیشه شری که به پا میشد من اصلا چیزی لو نمیدادم. تهش هم کاسه کوزه روی سر من میشکست که تو چرا نگفتی؟ تو چرا افتادی با این خرابکارها.
۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۳:۴۷ پلڪــــ شیشـہ اے

:)))

پاسخ:
😊

خدا روشکر من یه نفر تو هیچ کدوم از این دو دسته نبودم

پاسخ:
شما از خودمون بودی. آورین❤

به نام خدا

آنارم هستم

پاچه خوار مدرسه :)

پاسخ:
ریپورت اند بلاک اند اون دمپایی ابری من کجاست؟
۲۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۰۶ پلڪــــ شیشـہ اے

منم از اونایی بودم که 

خانم اجازه مگه امروز امتحان نداشتیم؟

پاسخ:
ایضا
ریپورت اند بلاک اند اون دمپایی ابری من کجاست؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">