خاطرات درمانگاه
سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۰۸ ب.ظ
یادمه بهمن ماه بود مرخصی بودم رییسمون پیام داد که یکی از مریضاتون در وصفت شعر سروده داده بهم به دستتون برسونم. وقتی اومدم درمانگاه کاغذ رو داد دستم و خدایی شعر بلندی هم بود.
حالا از اون موقع مریضه هر وقت میاد میگه برام یه تقدیرنامه بنویسید بهم بدین.
۰۰/۰۱/۱۷