مناجات نامه
جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۱۷ ب.ظ
تعریف میکنند که خیلی سال پیش ها عموی بابا پسرک اش را که مشغول کاری بوده صدا میکند و می گوید: بیا ببوسمت. پسرک که دستش بند بوده فورا نمی رود. کار را انجام می دهد و بعد که می رود سراغ پدرش، بدون اینکه ِبوسه ای دریافت کند اینطور جواب می شنود: بُو دَ دِلُم سَرد وابی. یعنی دیگر دلسرد شدم بابا.
حالا این ماییم. همچنان منتظر. عجله کن. حواست به دل ما هم باشد. که نکند سرد شود.
۰۰/۰۱/۲۰