خاطرات درمانگاه
سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۵۲ ق.ظ
بعضی وقتا هم هست همکارمون نیست، لذا بیمارهای ایشون رو ما می بینیم. می شنویم که پذیرش بهشون میگه اقای دکتر نیست برید پیش فلانی. بعد بیمار ها چکار میکنن؟ اول میرن چند دقیقه با دستگیره در اتاق آقای دکتر کُشتی می گیرن و در میزنن که مطمین بشن نیست ، بعد میان پیش ما.
۰۰/۰۲/۰۷
بیبین کارادا!
معلوم نیست چرا ایینقدر میترسن ازت!