عنوان ندارد
جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۱۲ ب.ظ
یه عزیزی توی رشته ی ما کار میکنه و یه مدت کوتاهی همکار بودیم. امشب زنگ زده بود واسه کاری، ازدواجش رو تبریک گفتم. کلی با خوشحالی خندید گفت: وای خبر ازدواج من مث بمب بین پزشکا پیچیده.
نه عزیزم. خودت بهم گفتی. دقیقا روز قبل عقدت، وقتی که اسهال شده بودی و نمیدونستی چیکار کنی.
۰۱/۰۷/۲۲
:))) دکتر
حالا خوبه ذوق بچه رو کور نکردی.