خاطرات درمانگاه
دوشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۰۷ ب.ظ
اون روز یه خانومه با بچه ش اومده بود، با خودم گفتم وای چقدر اختلاف سنی زیادی دارن، چقدر دیر بچه دار شده. بعد حساب کردم دیدم اگر پارسال بچه دار شده بودم، وقتی به سن خانومه میرسیدم، بچه ام اینقدری میشد. شت.
۰۱/۰۷/۲۵
اوووی... حس سوختگی نقاط مختلف میکنم وقتی به این قضیه فکر میکنم..