درخت بلوط

بایگانی

زندگی خصوصی تیستو

دوشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۹:۲۸ ب.ظ

   این چیزی که میخوام تعریف کنم واسه چند سال پیشه. شاید الان یاس بخونه خوشش نیاد اینا رو نوشتم، شایدم خنده اش بگیره... ما یه پسردایی هم سن و سال یاس داریم که شش ماهی اختلاف سنی دارن و از اول دبستان باهم بودن. سال تحصیلی ۹۴-۹۵ که کنکور داشتن، یکی از فامیل های نزدیکمون هر وقت پسردایی رو می دید، بلند میگفت به به دانشجوی دانشگاه شریف... فکر کن یاس هم اونجا بود، همه ی ما بودیم و اینطوری می گفت. ما اون موقع اهمیت نمی دادیم، یاس هم اهمیت نمی داد ولی من هنوز وقتایی یادش می افتم عصبانی میشم. حالا ۶ سال گذشته و یاس- که دانشگاه و رشته ای که خیلی دوست داشت قبول شد- و  پسر دایی-که بعد از کمی فراز و نشیب همون شریف قبول شد- نه چیزی به اون شخص اضافه و نه چیزی کم کردن. فقط اون آدم توی یکی از بحرانی ترین روزهای زندگی یک نوجوان نقش پمپ تزریق سم رو بازی کرد و برای همیشه با اقتدار در رده ی سوم لیست سیاه ایستاد.

اینا رو نوشتم که بگم مهربون بودن انرژی میخواد، انگیزه میخواد، عشق می خواد. ولی بدخیم بودن و سمی بودن فقط قلاده می خواد. یاد بگیریم که عیبی نداره اگر نتونیم و دلمون نخواد به همه محبت کنیم. ولی اینکه زندگی کسی رو سمی کنیم و دلش رو بشکنیم عیب داره. خیلی هم عیب داره.

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۰۱/۰۷/۲۵
تیستو

نظرات  (۹)

۲۵ مهر ۰۱ ، ۲۱:۵۹ پلڪــــ شیشـہ اے

عجب. چی میشه گفت ...

 

پاسخ:
واقعا ادمای بدخیم حال ادم رو میگیرن. هر چقدر هم پوست کلفت باشه ادم بازم تحت تاثیر قرار می گیره

دو بار متن رو خوندم و با اقتدار اعلام می‌کنم که منظور رو نفهمیدم! 🤭

پاسخ:
خدایی😥 الان دیگه اعتماد بنفس پست گذاشتنم دود شد رفت هوا 🤦🏻‍♀️
یاس و پسردایی هر دو پشت کنکوری بودن. بعد یکی از فامیلا توی جمع خانواده هر بار پسر دایی رو می دید میگفت به به دانشجوی دانشگاه شریف اومده، یا فلان. یعنی پسردایی دانشگاه شریف قبول میشه حتما. بعد اینا رو در حضور داداش من میگفت. انگار که بگه پسردایی دانشگاه خوب قبول میشه ولی یاس نه.

عجبببببب!!!!

اولا که فکر کردم یاس یه دختره.

دوما که ایش، بدم میاد از آدم‌های «نمیدونم چی»! هیچ کلمه‌ای برای توصیفشون ندارم‌.

خب خدارو شکر که جفتشون موفق شدن.

پاسخ:
اره خدا رو شکر
ولی به قول خواهرم یه زمان هایی از زندگی هر فردی هست که اون آسیب پذیر تر از همیشه است. آدم باید خیلی ظالم باشه که اون موقع ها به کسی زخم بزنه.
۲۶ مهر ۰۱ ، ۰۰:۴۹ پلڪــــ شیشـہ اے

آره واقعا. ضد حال اساسی توی اون موقعیت حساس ... چه قدر آزار دهنده بوده

معلوم نیست اون بنده خدا چه نیازی درونش نادیده گرفته شده بوده که اینطور بدخیم بروزش میداده😕😔 

پاسخ:
واقعا نمیدونم‌. شاخدار میگه شاید میخواست حرص ما رو دربیاره ... ولی بعید میدونم.

اینم بگما اون بنده ی خدا همون نسبتی که با ما داشت با پسر دایی هم داشت. یعنی مثلا دایی یا زن دایی ام نبود که بگیم بچهشون رو میخوان بالا ببرن...
۲۶ مهر ۰۱ ، ۰۷:۳۴ أنارستان ...

هعی خواهر،

توی خاندان ما از دوران پیشا پارینه سنگی تا بحال رکورد رشته و دانشگاه دست منه

بعد فک و فامیل اینطوری ان که برای دختر عمقزی که پیام نور قبول شده کادو میبرن برای من آب دهن بز مرده هم نمیارن...

در مورد یک نفر هم نبوده ها، قضیه خاندان رجبی منهای انارستان طوره

....................

پ.ن: شاید فکر کنید منظور از پیام نور یک چیز استعاری، اما نه خود پیام نور منظوره

جدیدا که برای قبولی های بدون کنکور هم تبریک و کادو میبرن...

 

پاسخ:
دیشب یا شاخدار در مورد این پست که گذاشتم حرف میزدیم یه چیز خوبی گفت: اینکه با بچه چطور برخورد میشه به پدر و مادرش بستگی داره!
مثلا این قضیه ما اگر برعکس بود پدر و مادر پسردایی اون بنده خدا رو اتیش میزدن.
یا مثلا قضیه شما که چند بار هم تکرار شده، و واقعا ناراحت کننده اس و متوجهم که قطعا واسه کادو مسخره نیس. واسه توجهی هست که شامل حال شما نمیشه ولی همه از پدر مادر شما و خود شما انتظارش رو دارن که اصلا عادلانه نیست! قشنگ هم نیست!
در هر دو این موارد با استناد به فکتی که شاخدار گفت من پدر و مادر خودمون رو مقصر می دونم. اینقدر که با بقیه راه میان و همه چی رو دست پایین میگیرن نتیجه اش میشه این.
۲۶ مهر ۰۱ ، ۲۰:۱۰ أنارستان ...

هووم 🤔🤔

از این زاویه بهش فکر نکرده بودم

 

پاسخ:
منم همینطور ... شاخدار چشممون رو بار کرد😅
۲۶ مهر ۰۱ ، ۲۲:۰۶ پلڪــــ شیشـہ اے

بلهبله. از متنت متوجه شدم

خدا عقلش بده

پاسخ:
آمییییین

تشکر که به بشرا توضیح دادی. منم نفهمیده بودم :)

پاسخ:
آخ قلبم درد گرفت!
بدبختی نمیدونم کجا رو بد نوشتم که درستش کنم😓

بد ننوشته بودی. برای من این گیج‌کننده بود که حرف فامیل شما مهربان به نظر میرسید ولی بعدش گفته بودی سمی بودن خوب نیست. متوجه نشده بودم که کار ِمهربان فامیل شما برای یاس سمی بوده. 

پاسخ:
خدا رو شکر. فکر کردم جمله هام مبهم بوده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">