درخت بلوط

بایگانی

Serendipity

جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۵۷ ب.ظ

     زنگ زدم به دوستم که یکم پول ازش قرض بگیرم. هی من زنگ زدم اون برنداشت، هی اون زنگ زد من در حال مکالمه بودم. بعد از سه چهار بار تماس، آخرش موفق شدیم حرف بزنیم. تا گفتم سلام گفت: بخدا همین امروز میخواستم بهت زنگ بزنم. من مشهدم! کلی یادت بودم، برا دایی هم نماز خوندم💔

    هیچی دیگه، چیزی نگفتم. گفتم برام دعا کنه.

۰۲/۰۲/۲۹
تیستو