وز سواران خرامنده خورشید بپرس، کی بر این درۀ غم میگذرند؟
سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ
خاله ی میم برام آش ماست آورده. آش ماست خودمون که با دوغ درست میشه و سفید سفیده و با کره محلی و آویشن فراوون میخوریم.
دستش درد نکنه خیلی خوشمزه است. خیلی. ولی اصلش اینه که این آش رو توی هوای سرد، اونم وقتی که یه گوشه ی ایوون جا فرگوسنی، کنار آتیش نشستی و بشقاب پر از آش داغ رو گذاشتی روی پات و هی آروم آروم فوتش میکنی، مزه مزه کنی. اونور هم بابابزرگ نشسته باشه و هشتمین لیوان چایی رو پر کنه. این ور هم داییه که بشقابش رو گذاشته باشه روی سقف ماشین که سرد بشه و خودش مشغول دستمال کشیدن ماشینش باشه که تونسته تا دم پله ها بیارتش بالا.
دستش درد نکنه خیلی خوشمزه بود. خیلی. با کره محلی و آویشن فراوون و البته با بغض خوردمش.
۰۲/۰۸/۰۲