نور آمده و از نورگیر رد شده و آینه کاری ها منعکسش کرده و قدری اش پر و پخش شده و تنها یک انعکاس کوچک بنفش ازش باقی مانده که آن هم بین این همه جا، افتاده روی صورت گل کوچک فرشی به این بزرگی و راه پله ای به این طویلی.
من این را میخواهم خدا. این نور کوچک را به من بده. روشنم کن.