مردهای خانواده ی تیستو
شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ
یک هفته پیش برای زن دایی ام بوتاکس زده بودم. بدون اذن و اطلاع شوهر. دیشب داییه زنگ زده واسه کاری، گوشی روی اسپیکره. زن دایی از اون داد میزنه میگه مرسی دستت درد نکنه خیلی خوب شده. داییه از این طرف شروع میکنه به غر زدن. میگه چیکارش کردی؟ من راضی نبودم! اینکارا ضرر داره. میگم خو چته! موهاشو رنگ کردم!
باورتون نمیشه! به خانومش گفت: کو بیا ببینم؟
۰۳/۰۲/۰۱
:)))
چطوری میشه آخه؟