آشیخ پسرعمو
چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ق.ظ
این ده روزی که من و یاس خانه ی شاخدار بودیم ، همه ی اعضای خانواده تماس میگرفتند که مهمانی بس است و برگردید و دلمان تنگ شده و فلان و بهمان . ما هم شانه مان را به مخالفت می انداختیم بالا و بهانه ی روزه مان را میگرفتیم . بابا اما زیر بار نمیرفت . هر وقت تماس میگرفت میگفت "پرسیدم گفتن اگر قصد ده روزه هم کرده باشید باز هم میتوانید زودتر از ده روز از سفر برگردید ... " و وقتی شک و تردید ما را میدید میگفت " اصلا شما بیاید من میگم گناهش گردن بهنام "
۹۴/۰۴/۱۰