زندگی خصوصی تیستو و خدایگان تمارض در جنوب غرب آسیا
دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ
چطور توی این رمانا هی میگفتن مشت کم جانم اون را از جایش تکان نداد و تنها با اخم های گره کرده غُرید فیلان و بهمان؟ مشت که هیچی، ما هر بار که انگشتمون به این پسره خورده، چنان با شش بار غلتیدن خودش رو انداخته زمین که انگار میخواد پنالتی بگیره.
۰۳/۰۵/۲۲