خاطرات درمانگاه
دوشنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ
آقاهه آخر وقت و با دست کوک دوزی شده اومده برای تکمیل مدارک پرونده ی استراحت پزشکی اش. می فرستمش برای اسکن مدارک، یارو که باید اسکن کنه میگه اکانتم رو غیرفعال کردن، نمیتونم بارگذاری کنم. جانشین شماره ۱ که گذاشتیم برای وقتایی که یارو نیست، رفته مرخصی ساعتی. جانشین شماره ۲ هم داریم که معلوم نیست کجاست. IT هم میگه کار دارم، اسکنر ندارم، وایسا.
رفتم بهشون گفتم این آقاهه میدونید چرا اینطوری شده؟ خودش با مشت زده توی شیشه, تاندونای ۳ تا از انگشتاش رو پاره پوره کرده. حالا خود دانید، هر گُلی زدین به سر خودتون زدین.
اند ایزیلی ایت ایز done ✅️
۰۳/۰۶/۱۹
چه روش نابی 😁
وسوسه به استفاده در اقصی نقاط مغزم در حال شکل گیریه