پژواک
دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ق.ظ
شب تولد حضرت علی ، بعد از اینکه با بابا و بابا بزرگ و عمو تماس گرفتم و روز پدر را تبریک گفتم ، نشستم به پیامک نوشتن برای دایی ها . برای هر کدام جداگانه نوشتم که چقدر دوستش دارم و چرا . برایشان نوشتم که چقدر خوبند و حتی اخلاقهای بدشان را هم دوست دارم . نوشتم که میترسم یک روزی از دست بدهمشان و این چیزها رو ندانند . خب شدت عکس العملشان شدیدتر از آن چیزی بود که تصور میکردم . اول ذوق زده شده بودند . بعد با ذوق مرگی تمام پیامک ها را برای خانم هایشان خوانده بودند ، بعد آنها را برای خواهر ها و برادر ها خواندند . بابا را هم در جریان گذاشتند . بعضا دیده شد پیامک را برای همدیگر فرستاده اند و یا جایی یادداشتش کرده اند . اینطور بود که در عرض دو روز احساسات پاک من رسانه ای شد .
۹۴/۰۴/۲۲