برای ننه که همیشه بوی تابستان می داد
سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ
نوشته بود "بعد از کربلای چهار مادرش دیگر ماهی قرمز نخرید" و من مادربزرگ را یادم آمد که همیشه پیراهن های گل گلی اما با زمینه ی مشکی می پوشید و سیاهی موهایش را توی ان عکس قدیمی جا گذاشته بود. همان جا که خم شده بود و داشت پیشانی دایی خوابیده در تابوت را می بوسید.
۹۵/۰۴/۰۱