از سری هذیانات وقت کشیک
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ق.ظ
مثلا من همین پزشک عمومی ساده ای باشم که صبح ها پشت میز پزشک درمانگاه می نشیند و تو همان آقای محترمی باشی که هفته به هفته با یک مشکل جدید سر و کله ات پیدا می شود و بعد از یکی دو ماه یک روز اعتراف کنی که هیچ کجایت درد نمیکند و این مدت بخاطر دیدن من بوده این همه به درمانگاه مراجعه کرده ای و سرم و آمپول زده ای و من همان کسی باشم که فوری برایت پرونده ی بیمار روانی شدید تشکیل می دهم.
۹۵/۰۵/۱۴