240995-1155
او آن بالاهای نقشه، در اتاق کارش قرار داد ها و نقشه ها را زیر و رو میکرد و من آن پایین ها، در کوچه های خلوت روستایی بدنبال خانه ی پنجمین زن باردار بودم که بهم محرم شدیم. حالا او یک شاخه گل زنبق به من بدهکار است.
او آن بالاهای نقشه، در اتاق کارش قرار داد ها و نقشه ها را زیر و رو میکرد و من آن پایین ها، در کوچه های خلوت روستایی بدنبال خانه ی پنجمین زن باردار بودم که بهم محرم شدیم. حالا او یک شاخه گل زنبق به من بدهکار است.
عزیییییزم
تبریک میگم بانوجان
خوشبخت ترین باشی ایشالا
این جور وقت ها یه لبخند غمگین میاد رو لبم به جای خوشحالی و پایکوبی و اینها... نه اینکه برای اون شخص! برای خودم. انگار دوران یک آشنایی تمام شده باشد!
مبارک باشه گرچه که قبلا تبریک گفته بودیم...! ان شا الله تا سالها با محبت روز افزون و آرامش قلبی با هم خوشبخت باشید. گرچه که دنیا با رنج ها آغشته است اما یه همراهی که کارهای سخت رو برای آدم آسون کنه نعمت بزرگی ه. ان شا الله هر دو برای هم اینجور باشید اما اگر روزی ایشون غفلت کرد شما هیچوقت فراموش نکنید. از شوهرتون متوقع نباشید حتی همین گل زنبق رو.
+
با کامنت آقای وجدان موافقم راستش...
+
راستی سه ماه اول زندگی پایه خیلی از اتفاقات آینده زندگی شماست. به سرخوشی و غفلت نگذرونید. گرچه که خوشی این ایام طبیعی ه اما با فکر و با دقت مشغول شناختن همسرتون بشید و بدونید این فرصت دیگه پیش نخواهد اومد...
چقدر حرف دارم و چقدر نگرانی یهو اومد تو دلم..... ولش کنید. همون تبریک...