درخت بلوط

بایگانی

تیستو و قربون بلا و بوسنا علیه زاده ها

دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۲۷ ب.ظ

من اون عروسی ام که پسردایی های کوچولش پای سفره ی عقد وایساده بودن و با انگشت اشاره به همدیگه نشونش میدادن و میگفتن: آجی فاطمه اس ها

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۸
تیستو

نظرات  (۴)

۱۸ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۹ پلڪــــ شیشـہ اے
:)

آخی. همونا که مثل پشه کش زده ها اون شب کف زمین خوابیده بودن؟
لابد از این به بعد دیگه خیلی آجی شون و نمی بینن. :))
پاسخ:
:))) آره همونا
رفتن رو اونا شروع کردن. امسال رفتن شیراز زندگی کنن بخاطر درس دایی. منتهی این معرفی کردنشون از جهت نشناختن بود!
۱۸ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۳ پلڪــــ شیشـہ اے
آهان. 
خدا برای هم حفظتون کنه ^_^
پاسخ:
ممنون از دعای خیرتون :) با ارزوی خوشبختی روز افزون برای شما هم :) :*
۱۸ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۷ پلڪــــ شیشـہ اے
ممنون :) خانم مهربون
پاسخ:
:***
۲۰ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۲ آنارم (این روزها...)
آآآخی
چقد واسه بچه ها ذوق داره  دیدن عروس:)
پاسخ:
فکر کنم درست منظورم رو نرسوندم. بیشتر منظور تغییرات بسیار زیاد عروسانه بود که باعث شده بود نیاز به معرفی پیدا کنم :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">