خاطرات درمانگاه
يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۶ ق.ظ
یکی از "صاحب جان" هایم فوت کرد. پسرش خبرش را داد و تازه عذر خواهی کرد که بخاطر مراسم نتوانسته از انگور باغ شان برایم بیاورد!
خب من کوفت بخورم الهی
۹۸/۰۹/۰۳
یکی از "صاحب جان" هایم فوت کرد. پسرش خبرش را داد و تازه عذر خواهی کرد که بخاطر مراسم نتوانسته از انگور باغ شان برایم بیاورد!
خب من کوفت بخورم الهی
ازین تیپ کاراکترای کلاه بافتنی به سر،دستمال یزدی از نوع محترم به دست، شانه خمیده ی مودب دوست داشتنی.
خدایش بیامرزد.
خدا رحمتشون کنه.
چه دل مهربونی ...