درخت بلوط

بایگانی

"خُنترُل خولِر خُجاس" یک ضرب المثل آلمانی نیست . جمله ای پرسشیِ پسر دایی دو سال و نیمه ی بی اعصاب ماست که گرمش شده و در به در دنبال کنترل کولر میگردد.

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۲
تیستو

   تازه نشسته بودم توی سرویس و داشتم گوشه ی  چادر را می انداختم روی مچ پا که نگاهم افتاد به شلوارم و یادم آمد باید شلوار جین ام را اتو کنم . بعد به این فکر کردم که اصلا چطور شد ما دخترها از پوشیدن دامن های چین چین گل گلی رسیدیم به شلوارهای جین سگ جان . بعد از آن یادم افتاد در یکی از پست های وبلاگم که در مورد بهار نارنج چیدن بود ، در مورد اینکه جای دامن چین چین شلوار جین پوشیده ام چیزی نوشته ام . به اینجا که رسیدم به این فکر کردم که چقدر خوب بود که امسال بهارنارنج خانگی داریم و کاش سال آینده بتوانم علاوه بر بهارنارنج ، بابونه هم جمع کنم . بعد فکر کردم که بابونه را دقیقا باید از گل اش جدا کرد یا اگر کمی از ساقه هم جدا شود عیب ندارد ؟ بعد به شستن بابونه ها فکر کردم و اینکه آیا میتوانم از مایع ظرف شویی استفاده کنم یا نه ؟ و به این فکر کردم که اگر بریزمش توی سینی استیل و بگذارمش روی بخاری یک روزه خشک خشک میشود .اما بلافاصله یادم افتاد که دایی حتما گیر میدهد که کارم اصلا بهداشتی نیست و باید روی بابونه ها را پوشاند و نباید با ماده ی شیمیایی شستشان و من به این فکر افتادم که ، به این فکر افتادم که ... خب ، پنج ثانیه ای طول کشید تا اشک هایم بریزد پایین ، چون تازه یادم افتاده بود که دایی دیگر نیست .

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۰
تیستو

دقیقا نمی دانم اینکه همسر پسرعمو ی آدم زنگ بزند که احوال آدم را بپرسد و زیارت قبولی بگوید عادی محسوب میشود یا نه؟ 

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۳۳
تیستو
جمعه روز اتفاق های بد است .
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۱
تیستو

پیش از این بلاگفا کامنت ها را می خورد ، اما غذای مورد علاقه ی بیان ، پاسخ هایی است که به کامنت ها میدهم .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۹
تیستو

   مرد جوان 33 ساله ای که سمت چپ قفسه ی سینه اش بدجوری درد میکرد و حالت تهوع داشت و جدی جدی سکته کرده بود ، ولی هر بار پدرش تماس میگرفت با صدای سرحالی برایش توضیح میداد که حالش خوب است و فقط کمی دلپیچه دارد و به ما اصرار میکرد اجازه بدهیم با رضایت شخصی از بیمارستان مرخص شود ، چون میترسید پدرش که ناراحتی قلبی دارد نگرانش شود .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۹
تیستو

از جمله نکات منفی دکتر  بودن این است که متاسفانه خود آدم دقیقا میداند چه بلایی دارد سرش می آید. 

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۰۵
تیستو

     پشت همین دیواری که به آن تکیه زده ام خوابیده .صدای نفس هایش را هم میتوانم بشنوم . دستهایش هم هنوز مثل آن سالها مهمان نواز است. فقط من برای آغوشش پیر شده ام .

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۵
تیستو

گفتم به مشهد نمیروم ، اگر برادرم آنجا نباشد . گفتن بیخود .

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۰۳:۲۸
تیستو
   من و شاخدار تا به حال در موارد مختلفی با هم متحد بوده ایم . در مورد پیچاندن مهمانی ها ، طرفداری از یاس ، تغییر سبک زندگی ، نادیده گرفتن فلانی و بهمانی و هزار جنبش دو نفره ی دیگر که خب ، خیلی هم موفق نبوده . این اتحاد آهنین وقتی در مقابل جوش روی بینی یاس قرار میگیرد دیگر شکست نمشناسد .
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۰۱:۲۹
تیستو