درخت بلوط

بایگانی

   آخر هفته ای که گذشت اینقدر خر بود و اینقدر هر دقیقه سر این و آن بلا ملا آمد و اعصابم این طرف و آن طرف له شد، که جرات نکردند برایم از پای در فوتبال آش و لاش شده ی پسرخاله، رونمایی کنند.

   دروغ چرا، این اَبر رُعب و وَحشتی که به تازگی دور و بَرم را گرفته دوست دارم.

۱۷ مهر ۰۳ ، ۲۳:۰۷
تیستو

    الان چه کسی را، کجا را بزنند دلمان خنک می شود؟ نمی شود. هر کجا را که بزنند، هر کسی را که قصاص کنند دلمان خنک نمی شود. از آن ساعت ۱:۲۰ که دلمان سوخت، هنوز حتی یک ذره خنک که نشده هیچ، این دل هر روز دارد بیشتر و بیشتر می سوزد.

۰۸ مهر ۰۳ ، ۰۹:۵۳
تیستو

خدایا! من از زندگی کردن در دنیایی که آدم خوب هایش دارند یکی یکی کم می شوند، می ترسم.

۰۷ مهر ۰۳ ، ۲۳:۴۸
تیستو

   همینطوری داشتیم توی ترافیک خیابان های باریک مرکز شهر پیش می رفتیم، که برگشت خیلی خبری طور گفت: تو خیلی آدم مهربون و خوش ذاتی هستی. حالا من همان لحظه با خودم دست به یقه بودم. سر اینکه این تِل سَر زرد خردلی ناقابلی که همین دو دقیقه ی پیش برای دخترداییِ هفده ساله ام خریده ام را برای خودم بردارم یا نه.

۰۳ مهر ۰۳ ، ۲۰:۲۹
تیستو

رگم رو که بزنی، حس ناکافی بودنه که فواره می زنه بیرون. حالا یه ذره خون هم شاید بیاد‌.

۰۳ مهر ۰۳ ، ۰۷:۵۸
تیستو

کاش منو ببخشی خدا.

۲۶ شهریور ۰۳ ، ۱۳:۲۵
تیستو

    ترس میخورم، ترس می نوشم.  ترس را نفس می کشم. در ریه هایم ترس است که با اکسیژن باند می شود و برمیگردد به قلب.  در جمجمه ام نورون ها دور هم جمع شده اند و می ترسند. این طرف فضای سیناپسی ترس آزاد می شود و آن طرف ترس دوباره بازجذب می شود. در معده ام ترس است که ترشح می شود. کلیه هایم آب و املاح را الک میکنند و ترس را نگه می دارند.

   اصلا ترس است که هر روز از خواب بیدار می شود، ترس است که دست و رو می شوید و مقنعه سر میکند و می رود سر کار. ترس است که برمیگردد خانه و چیزی میخورد و دور خودش می چرخد و شب به رخت خواب می رود.  ترس است که به جای من زندگی می کند.

۲۳ شهریور ۰۳ ، ۱۹:۵۱
تیستو

     تندیس زرین ادایی ترین برند ایرانی تقدیم می شود به:  پوشاک NFC. اگر از یبوست مزمن رنج می برید، پیج اینستاگرامشان را فالو کنید.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۳۸
تیستو

     آقاهه آخر وقت و با دست کوک دوزی شده اومده برای تکمیل مدارک پرونده ی استراحت پزشکی اش. می فرستمش برای اسکن مدارک، یارو که باید اسکن کنه میگه اکانتم رو غیرفعال کردن، نمیتونم بارگذاری کنم. جانشین شماره ۱ که گذاشتیم  برای وقتایی که یارو نیست، رفته مرخصی ساعتی. جانشین شماره ۲ هم داریم که معلوم نیست کجاست. IT هم میگه کار دارم، اسکنر ندارم، وایسا.

    رفتم بهشون گفتم این آقاهه میدونید چرا اینطوری شده؟ خودش با مشت زده توی شیشه, تاندونای ۳ تا از انگشتاش رو پاره پوره کرده. حالا خود دانید، هر گُلی زدین به سر خودتون زدین.

اند ایزیلی ایت ایز done ✅️

۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۳ ، ۱۹:۳۸
تیستو

    خانمه میگه شما هوشتون خوبه، من همش گلیتازون و گلیکلازید رو با اشتباه میگیرم. میگم خب ما هم گیشنیز و جعفری رو باهم اشتباه می گیریم.

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۳ ، ۱۸:۳۴
تیستو