درخت بلوط

بایگانی

۱۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

   بابابزرگ تعریف میکرد که آن وقت ها آدم های خان جوان های روستا را جمع میکردند و میبردند روی مزرعه های جناب به بیگاری. میگفت یکبار وسط کار سر مزرعه ی پنبه ی خان خیلی تشنه شدم. خواستم بروم کمی آب بخورم که مباشر خان جلویم را گرفت. گفت کجا؟ گفتم تشنه ام میروم آب بخورم. گفت نه داری از زیر کار در میروی. گفتم بخدا تشته ام. گفت تشنه ای؟ گفتم بلی. او هم بی هوا گردنم را گرفت و سرم را فرو کرد داخل بشکه هایی که باران زمستان را تویش ذخیره میکردند برای کار ساختمانی و تا دلتان بخواهد کرم و لجن و خزه بسته بود و هی میگفت بخور و هی من تقلا میکردم و آخر سر وقتی سرم را بیرون آورد گفت خوردی؟ گفتم نمی توانم از این آب بخورم. او هم گفت پس تشنه نیستی! بگرد سر کارت فلان فلان شده.
  خان که هیچ. آقای مباشر هم خیلی وقت است که مرده. پسر مباشر اما سالهاست روی یکی از صندلی های سبزِ ساختمانی در حوالی میدان بهارستان تهران جا خوش کرده است.
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۲۰
تیستو

    پنج شنبه و جمعه را رفته بودیم خانه روستایی مان. از خوب یا بد روزگار تلفن های همراه آنجا به مشقت انتن میدهد. با شاخدار میگفتیم که فکر کن وقتی برمیگردیم شهر ببینیم خالی از سکنه است و یک عده ای کل مردم را دستگیر یا قتل عام کرده اند و تنها یک گروه دختر پسر خفن باقی مانده اند که دارند در مقابل تروریست ها مقاومت میکنند و از این فکر کلی هیجان زده شدیم و خندیدیم و تخمه خوردیم و هنر نمایی الاغ ولگرد را تماشا کردیم. وقتی برگشتیم خانه شنیدیم ناو آمریکایی 56 فروند موشک به سمت یکی از پایگاه های هوایی سوریه شلیک کرده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۰۰
تیستو

   پیشتر ها موهای فرفری و گربه و استقلال تهران و دستمال کاغذی تنو و شیوید و ماست سِوِن و جکوزی و اوفی جُسمش و فارماکوگنوزی و آلرژی مرا یاد هیج کس و هیچ چیز نمی انداخت. اما حالا موهای فرفری و گربه و استقلال تهران و دستمال کاغذی تنو و شیوید و ماست سِوِن و جکوزی و اوفی جُسمش و فارماکوگنوزی و آلرژی و قمیشی و کیف پولم و علامت ریاضی بی نهایت و لازانیا و شربت آبلیمو و حتی دسته موهای سپید کنار شقیقه ام مرا یاد او می اندازد. او تنها مو فرفریِ دماغ عملیِ استقلالیِ دنیاست که من دوستش دارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۴۶
تیستو

- خاله خاله امروز تولد بابامه. براش کادو یه رقابی خریدیم با دو تا ش...ت. رقابی اش رو پوشیدم تا اینجام بود[به زیر زانویش اشاره می کند]

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۱۷
تیستو
دو هفته نصفه نیمه رفته ام تعطیلات و حالا که برگشته ام سر کار اسم همکارم را یادم رفته. اینقدر جدی که مجبور شدم نصف مخاطبین گوشی ام را چک کنم تا فامیلی اش یادم بیاید.
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۲۳
تیستو

- از کجا بفهمم بچه ام یبوست داره یا نه؟

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۳۱
تیستو

- دخترم میگه وقتی آروغ میزنم گوشم درد میگیره.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۳۰
تیستو

   قبل تر ها وقتی ناراحت و عصبانی بودم می دانستم که شب که بخوابم، صبح با حال خوش از خواب بیدار خواهم شد. حالا اما اینطور نیست. شب با فکر عصبانی و ناراحت میخوابم و صبح که بیدار میشم انگار خشم  کل سلول های بدنم را آلوده کرده.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۵۸
تیستو

   میخواهیم آهنگ رد خون افتخاری را دانلود کنیم. میگویم: چی بود شعرش؟ میگوید: طرح زخم یه قناری توی طاووسی که مرغه!

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۶ ، ۰۳:۰۱
تیستو