درخت بلوط

بایگانی

۱۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

*

+ پاشو عزیزم ساعت هشته.

- [با صدای فوق خوابالود] بیدار شدم.

+ 3 ضرب در 27 چند میشه؟

- 81

+ وایسا حساب کنم...

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۳۶
تیستو

- چرا قند رو میندازی توی چایی ات؟ اینطوری که تلخه.

+ آره ولی آخرش خوب تموم میشه.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۳۱
تیستو

    دیشب جلوی وانت فلافلی سر خیابان زدم زیر گریه. چون پرسیده بود چندتا میخواین؟ و من گفته بودم یکی.

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۰۸
تیستو

۱

- خوب آزمایش هاش رو نگاه کن دکتر ببین میتونی درستش کنی یا من برم به فکر زن دیگه باشم؟ هر هر هر

+فکر نکنم دیگه کسی پیدا بشه به شما زن بده، حالا هر طور شده ایشونو خوبش میکنیم براتون.

 

۲

- آزمایشا چطوره دکتر؟ زنده میمونم؟ یا میمیرم زنه راحت میشه بره یه بار دیگه شوهر کنه؟ هر هر هر

+ حالا شما بمیر، دیگه چکار داری. خودش بهتر میدونه شوهر کنه یا نه.

 

۳

-دکتر تو رو خدا این خانم ما رو خوب کن که داغونه. هر روز خدا یه مریضه دیگه خسته مون کرده. هر هر هر

+والا اون موقعی که اومده بود خونه ی شما که سالم بود! [فتق] دیسک کمر که جزو جهازش نبوده که.

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۴
تیستو

- آزمایش های خانمم رو هم نگاه میکنی؟

+اسمشون چی بود؟ [و لیست بیماران را داخل سیستم چک میکنم]

- [دفترچه خانم را باز میکند و از روی صفحه ی اول میخواند] زینت الملوک جهانبانی.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۵۲
تیستو

+ با همسرتون نسبتی دارین؟

- آره. شوهرمه.

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۰۸
تیستو

    فکر کنین ماه رمضونی زبون روزه با قورباغه رفتیم بازار وکیل کلی گشتیم واسه دختردایی و دخترخاله ام که همسن و سال هستن کلی مهره و خرج کار و بند و بساط دستنبد درست کردن خریدیم. حالا عنترخانم (دخترداییه) رفته واسه زنِ پسرخاله اش دستنبد درست کرده.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۳۴
تیستو

     درست است که ما لهجه نداریم و شلوار جین می پوشیم و عوض "یا امامزاده علی" می گوییم اوه مای گاد و سلیقه مان به جای میخک گردن انداختن، چوکر را می پسندد و روسری مان جای تور و پولک دور تا دور، طرح هرمس دور دست دوز است و فقط سالی یک بار دور هم جمع شویم و شُل شُلی می خوریم، ولی... ولی وقتی کوه ها در آتش اند، وقتی زاگرس دارد میسوزد انگار قلبمان آتش گرفته و رشته رشته اش در حال سوختن است.
ما همه بلوط های سرگردان همان درخت ها هستیم. ریشه هایمان هنوز آنجاست...کاش اینبار هم زاگرس به سلامت از آتش بگذرد. مثل ابراهیم، مثل سیاوش.

۲ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۸
تیستو

   روزها که از غارم میام بیرون یه پرنسس ام با لباس سفید و کفش صورتی. غروبا اما تبدیل میشم به دیو. خورشید که میره پشت کوه، سروتونین ها رو هم با خودش می بره.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۳
تیستو

    دخترهای ابرو پیوسته به دو گروه تقسیم می شوند. آنهایی که کمتر از 20 و آنهایی که بیشتر مساوی 20 تا کتاب خوانده اند. کمتر از 20 تا کتاب خوانده ها همگی فکر میکنند کاجول هستند. بیشتر مساوی 20 تا کتاب خوانده ها هم بی برو برگرد خود را فریدا میدانند.

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۶
تیستو