درخت بلوط

بایگانی

۱۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

- بیا اینو بگیریم ببریم واسه شام.

[میم خطاب به من با اشاره به کبوتری که جلوتر از ما روی چمن یکی از باغچه های باغ ارم جست و خیز میکند]

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۲
تیستو

وقتی میگویم من آدم کار گروهی نیستم، یعنی همین که کل همکاران دارند برای گرفتن استاندارد ایزو ۹ هزار و فلان برای درمانگاه خودکشیی می کنند و من واقعنی دُونت گیو اِ شِت.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۱۱
تیستو

#شاخدار

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۲۶
تیستو

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۲۹
تیستو
     وقتش رسیده این "حواست باشه یه چیزی نگی فلانی ناراحت بشه" و "حواست باشه کاری نکنی بهمانی خوشش نیاد" و "عیبی نداره این یه بار کوتاه بیا طرف ناراحت میشه" ی مامان را بریزیم دور. چون من 30 سال در این دنیا زندگی کرده ام، میدانم بقیه ی مامان ها این چیزها را توی گوش بچه هایشان نخوانده اند و بقیه اتفاقا هر حرفی دلشان میخواهد میزنند و ما را ناراحت میکنند و هر کاری دلشان میخواهد میکنند چه ما خوشمان بیاید و چه نیاید و اصلا هم کوتاه نمی آیند، حالا این وسط ما ناراحت شده ایم؟ به درک.
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۰۷
تیستو
    عکس العمل یاس نسبت به جوجه پسرخاله ای که می گوید فیلم های ارباب حلقه ها و هابیت را دیده است:
اول باید به چند تا سوال در مورد فیلم جواب بدی تا بتونیم تو رو بین خودمون راه بدیم! سوال اول: کجای فیلم دوم ارباب حلقه ها: دو برج، آدم مور مورش میشه؟
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۰۲
تیستو
میخواهم بروم توی پیله ی تنهایی خودم. بروم آنجا و اینقدر آن تو بمانم که عوض پروانه شدن، بگندم.
موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۹ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۴۱
تیستو

     مثلا من همان دختر روستایی باشم که صبح ها بعد از نماز صبح می رود شیر گاو ها را می دوشد و تخم مرغ ها را جمع میکند دِ بدو می رود مدرسه و ظهر ها هنوز از راه نرسیده و ناهار خورده نخورده ظرف ها را زیر منبع آب توی حیاط می شوید و بعد می رود توی گنجه ی خالی زیر رخت خواب ها به درس خواندن و درس خواندن و درس خواندن تا شب و دوباره فردا روز از نو. و تو پسر سرباز یکی از خانه های آن سر آبادی باشی که هر  بار بیایی مرخصی، مادرت در کلاس قرآن با این توضیح که از زمان کنکورت ته کمد جا مانده و تو بعد از مرتب کردن وسایلت پیدایش کرده ای و حالا لازمش نداری، یک کتاب تست رشته ی ریاضی بدهد دست مادرم و هیچ کسی هم فضول کار جناب ستوان نشود که چرا تمام کتاب ها جلدشان بد طوری چروک خورده و برگه های نوی نو دارند و چاپ همین امسال هستند؟

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۲۷
تیستو
کتاب مورد علاقه: اردکی به نام قات قات
موزیک مورد علاقه: گنجشک لالا سنجاب لالا
غذای مورد علاقه: هام
هام چیست؟ هر چیزی.
آدم مورد علاقه: هر کسی که ببردش بیرون.
بیرون کجاست؟ هر جایی.
۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۱۴
تیستو

   داییه از بعد از تصادف از ضعف اعصاب شدید رنج میبره. به طوری که اشتهای خاصی به گرفتن پاچه ی بچه ها پیدا کرده (البته فقط و فقط شفاهی). این قضیه به قدری جدی شده بزرگترا نشستن باهاش حرف زدن و گفتن که فقط از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد میتونه به بچه ها گیر بده و داییه هم قبول کرده. عصری توی محوطه ی جافرگوسنی نشستیم که پسرِ دخترخاله شروع میکنه شن و ماسه ها رو مثل نقل و نبات ریختن توی هوا. مامانش داره تهدیدش میکنه که جلوش رو بگیره ولی داییه نتونست جلوی خودش رو بگیره دخالت کرد و گفت اگر یه بار دیگه این کارو کردی سیخ داغ میذارم روی دستت. یه نگاه به ساعتم کردم و گفتم 5 و نیمه ها!!! گفت مشکلی نیست. تا سیخ بخواد توی آتیش داغ داغ بشه ساعت 6 شده.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۰۸
تیستو