ادامه ی رنجی که می بریم

   در ادامه لازمه عرض کنم که اون سه تا دونه نودل اصل خارجی که چند هفته ی پیش با زیر پا گذاشتن عرق ملی و تمام آرمان خواهی هام در زمینه اعتلای ایران اسلامی خریده بودم نیز توسط مامان به پسرخاله/دایی های همیشه گرسنه تقدیم شد.

از رنجی که می بریم

   خطاب به عزیزانی که امروز بعد از ظهر براشون گفته بودم که به افتخار حضور یه جعبه شیرینی توی یخچال فردا ازمایش خون نمیدم، باید عرض کنم که مامان جعبهه رو کلهم اجمعین داده به سه تا جاروبرقیِ دست و پا دارِ دایی.

دور تریییین فاصله هاتون رو موش بخوره

   کارت عروسی برامون اوردن با متن : "از دورترین فاصله ها بهم رسیدیم تا باهم یکی شویم ..." به اسم عروس و داماد و میزبان ها که پدراشون باشن نگاه میکنم و میبینم دخترعمو/ پسر عمو هستن.

بوی پیراهن یاس

آهای فریاد فریاد داداشم داره میاد...

روزگار گرانی است نازنین

کل ساعت کلاس عکاسی دیروز که استاد داشت در مورد کارت خاکستری و کالر چکر و کاربرد و قیمتشون صحبت میکرد من میخندیدم. جدی فکر میکردم شوخی میکنه.

د لامصب پس من چی؟

   خانمه ازمایش و داروهایی که پزشک بیمارستان برایش نوشته بود نشانم داد و نظرم را خواست و صاف توی چشم هایم نگاه کرد و هی از اخلاق خوبِ دکتر کذایی تعریف کرد...

دونقطه‌خطستان

  دور هم بیکار نشستیم که طوفان میشه‌. صاعقه و رعد و برق و بارون شدید. عابر پیاده و حتی چند تا راننده سواره پناه میارن به درمانگاه. همگی باهم جلوی ورودی داریم طوفان بیرون رو تماشا میکنیم. به نگهبان میگم حالا که مشتری نداریم از اینا بابت سرپناه پول بگیریم که خرجمون دربیاد و دوتایی میخندیم. مردم با قیافه دو نقطه خط نگاهمون میکنن. اینجا سرزمینِ هیشکی شوخی سرش نمیشه هاست.

از رنجی که می بریم ...

یعنی نشد یه بار من به یکی بتوپم و طرف فامیل از آب درنیاد.    

گروه ویژه

  یک گروه خانوادگی-دوستانه به نام "وام خانوادگی" در تلگرام داریم که اعضای خانواده در ان گلچین شده اند و یک گروه دیگر هم تشکیل داده اند به نام "کلبه خانواده". از سوی دیگر منور الفکر تر ها و همسونگر تر های گروه در یک گروه دیگر به اسم "فانوس" دور هم جمع شده اند. حالا از بین این منور الفکر ها یک گروه دیگر برگزیده شده اند و "فضولا" را جهت تبادل اطلاعات تشکیل داده اند.‌ چند تن از اعضای فضولا هم از مدتها پیش عضو گروه "بچه های همسایه" بوده اند که کاملا بن بست است و هیچ نشتی دیگری ندارد.
اینها را گفتم که بگویم همین روزهاست که این گروه ها را باهم قاطی کنم و یک جایی حرفی بزنم که نباید و دودمانم را بر باد بدهم. دعا ‌کنید که نشود. اگر هم شد میام تعریف میکنم باهم بخندیم :)

تسیتو را بیشتر بشناسید

  مربی رانندگی ام مرا "شوتی" صدا میکند.
حالا شوتی کیست؟ شوتی راننده ی ماشینی سواری است که جنس قاچاق حمل و با سرعت بسیار بالا رانندگی میکند و از نظر رعایت قوانین رانندگی به نیسان ابی گفته است زکی.