من و این همه خوشبختی محاله
سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۴۷ ب.ظ
ساعت 2 با بدبختی و خواب آلودگی بخاطر بی خوابی شب قبل و البته سگ خواب شدن همیشگی توسط تلفن مامان خودت را از روی تخت کنده باشی و نماز خوانده باشی و جای شام دیشب و صبحانه و ناهار شیر و بیسکوییت خورده باشی و لباس پوشیده باشی و وسایلت را جمع کرده باشی که حالا که مجبوری بعد از شهر را بیرون از خانه باشی حداقل به چند تایش رسیدگی کنی و حتی ضد افتاب هم زده باشی بعد وقتی تازه یکی از کفش هایت را به پا کرده ای و داری بندش را گره میزنی صدای زنگ موبایلت را از نا کجا آباد خانه بشنوی و وقتی داری خودت را به گوشی میرسانی به خودش فحش میدهی که نزدیک بود جایش بگذارم ، ببینی تماس از تلفن ثابت است و ناگهان نوری در دلت روشن شود و سریع تلفن را جواب بدهی ... و بله . خانم منشی مهربان پشت خط باشد و بگوید امروز برای دکتر کاری پیش آمده و نوبت امروزتان کنسل است .
۹۴/۰۸/۰۵