دونقطهخطستان
سه شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ق.ظ
دور هم بیکار نشستیم که طوفان میشه. صاعقه و رعد و برق و بارون شدید. عابر پیاده و حتی چند تا راننده سواره پناه میارن به درمانگاه. همگی باهم جلوی ورودی داریم طوفان بیرون رو تماشا میکنیم. به نگهبان میگم حالا که مشتری نداریم از اینا بابت سرپناه پول بگیریم که خرجمون دربیاد و دوتایی میخندیم. مردم با قیافه دو نقطه خط نگاهمون میکنن. اینجا سرزمینِ هیشکی شوخی سرش نمیشه هاست.
۹۶/۰۶/۰۷