درخت بلوط

بایگانی

دردِ معمولی بودن در 36 سالگی، خیلی بیشتر از 20 سالگی است.

۲۷ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۲:۲۲
تیستو

اینایی که سر من میاد کارما نیست. حضرت ابوالفضل شخصا زده به کمرم.

۲۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۱:۲۷
تیستو

    اون روز دوستم اصرار اصرار که یه عکس بده واسه تولدت استوری کنم. ما هم کوتاه اومدیم چند تا خوبش رو (به زعم خویش البته) فرستادیم. بعد روز تولدم که پیام اومد فلانی منشن یو، میرم میبینم رو عکسه فیلتر گذاشته 😂

بختت تیستو که هیشکی رو راضی نمیکنی

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۰:۵۹
تیستو

برای این بچه آزمایش نوشتم، اینقدر ذوق داره که دقیقا نمیدونم در جریان هست قراره با چی مواجه بشه یا نه.

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۰۴ ، ۲۱:۲۷
تیستو

    تنها شادی و ذوق واقعی و از ته دلم در ۱۴۰۳،  قبولی دختر خاله در دانشگاه بود. حالا در نوروز ۱۴۰۴ با اولین حقوقی که بعنوان معلم دانشجو گرفته، برای من و شاخدار روسری خریده 😍

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۵۴
تیستو

    کاش می شد تکه های این روح خسته را درون برنوی بابا پنهان کنم، و درون چرخ خیاطی مامان و عینک یاس و تبلت شاخدار.
    تکه ی آخر را هم بگذارم درون هندزفری میم و همیشه همراهش باشم. و تمام، خودم همینجا زندگی کردن را متوقف کنم.

۱۴ فروردين ۰۴ ، ۱۹:۴۷
تیستو

    بچه های درمونگاه یه سفره ی هفت سینی چیدن، دیدنی! هر سین بدون هیچ نظمی افتاده یه گوشه. انگار که سمنو فحش پدر داده به سکه ها و رفته اونور نشسته.خوشه های گندم هم روشون رو کردن اون طرف که با سنجد و سیر که سر ارث باهاشون درگیرن چشم تو چشم نشن. ماهیه هم از این ور داره برای سماق لب میزنه: بوووخووورمت. سماق هم از همون دور جواب میده: گی مَ ایخَری‌.

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۰۳ ، ۱۴:۰۲
تیستو

هی میام مینویسم. بعد به خودم میگم خب که چی؟ و پاکش میکنم.

۲۳ اسفند ۰۳ ، ۰۸:۳۰
تیستو

جونم براتون بگه که، اولِ اولش یه کُپه گُه بوده، بعد اعصاب من دورش تشکیل شده.

۲۷ بهمن ۰۳ ، ۲۲:۴۳
تیستو
موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۶ بهمن ۰۳ ، ۲۰:۳۴
تیستو