خاطرات درمانگاه
يكشنبه, ۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۵۳ ب.ظ
طبق معمول بیمارهای پشت در سر نوبت دعواشون شده و آقای پذیرش عصبانی خودشو می اندازه بینشون و ضمن دعوت به حفظ آرامش، با گفتن اینکه "یکم احترام هم بذارید، یکم رعایت ما رو هم بکنید. عین حضرت عباس تک و تنها افتادم توی صحرای کربلا" درخواست درک متقابل داره. ولی این جوابیه که از یکی از بیمارها می شنوه: "یعنی حضرت عباس هم کچل بود؟"
۰۲/۱۱/۰۸
وای :)))))