درخت بلوط

بایگانی

قال سعدی

دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ب.ظ

"مبارکتر شب و خرمترین روز

به استقبالم آمد بخت پیروز

دهلزن گو دو نوبت زن بشارت

که دوشم قدر بود امروز نوروز

مهست این یا ملک یا آدمیزاد

پری یا آفتاب عالم افروز

ندانستی که ضدان در کمینند

نکو کردی علی رغم بدآموز

مرا با دوست ای دشمن وصالست

تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

شبان دانم که از درد جدایی

نیاسودم ز فریاد جهان سوز

گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود

نمی‌دانست سعدی قدر این روز"


   آمدم یکی دو غزل بخوانم، گفتم فالی هم بگیرم ببینم چطور است. درست است که به فال و این حرفها اعتقاد ندارم ولی حداقل این را فهمیدم که سعدی از آن همکارش-حافظ- با معرفت تر است .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۳
تیستو

نظرات  (۲)

۰۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۷ محسن رجب پور
قشنگ بود.
پاسخ:
خیلی :)
یادم نمی رود دبیرستان که بودم اگر حافظ و سعدی و مولوی و این ها دم دستم نبود با حساب دیفرانسیل یا هندسه ی تحلیلی هم از سر ناچاری فال می زدم... از قضا اعتقادات هم داشتم.بالکل سعی کرده ام به عمرم کاری را بدون اعتقاد انجام ندهم. البت فال زدنم با جزوات و کتاب های ریاضیات با امعان نظر! و احتیاط بیشتری بوده مثلا...که یک هو صدری نبیند کسی با جزوه اش فال می زند و خودش را از طبقه ی سوم دبیرستان پرت نکند تو همان کوچه باغ قصرالدشت که کنار دستمان بود و می خورد به کوچه باغ دیگری که انار داشت و انارهاش هم از قضا گاهی جور در می آمد با دل ترک خورده ی کج و کوله مان که به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم/ بیا (لامصب)کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم...مگر این لامصب با فال و انار و دل ترک خورده می آمد...لا ولله...
پاسخ:
من با مجله ی خانواده هم فال زدم . همیشه هم صفحه ی او دوستم ندارد و همسر دوم و این حرفها میومد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">