درخت بلوط

بایگانی

جانورشناسی

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ب.ظ

    دشمن شماره ی 2 آمده بود خانه. علی کوچولو پسرِ دایی را می گویم- همان جانوری که وقت نماز رفته بود روی دوش بابایش و باقی قضایا-. متر بنایی را برداشته بود همه چیز را متر میکرد. "آجی این خودکار 15 سانته" " آچار 30 سانته" "قفل 10 سانته" "فرش 300 سانته" "گلدون 87 سانته"  "قابلمه 28 سانته" "آجی یخچال چند سانته؟" "پیچ گوشتی 20 سانته" "این پیچ گوشتی هم 20 سانته" "جعبه ابزار "43 سانته"... خلاصه از وسایل آشپزخانه گرفته تا محتویات جعبه ابزار و وسایل توی هال همه را اندازه گرفت و در آخر رسید به خودش. "من چند سانتی ام؟" گفتم 104. گفت تو چند سانتی؟ متر را اندازه قدم بیرون کشیدم و گفتم اینقدر. گفت "چی؟ ای بابا! یعنی از من بزرگ تری؟" از همان بالا نگاهش کردم و گفتم نیستم؟ کم آورده بود. گفتم برو بابات رو متر کن که از منم بزرگ تره. کیف کرد! روز بعد که آمد خانه مان دیدم متر بنایی هنور روی اُپن آشپزخانه است. داشتم با خودم میگفتم بدبخت شدیم رفت که دیدم ترازو به دست از زیر زمین خانه بیرون می آید.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۰
تیستو

نظرات  (۳)

۱۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۱ خانم الفــــ
:)))
وای اصلا دوست ندارم یکی وزن و قدم رو اندازه بگیره.اونم یه بچه ی راستگو :)))
پاسخ:
:)))) تازه وقتی وزن رو اندازه میزنن میگن واااااای آجی تو چقده گنده ای!
۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۸ ساتیا سخی پور
اتفاقا خوبه که این جور بچه ها خیلی باهوشن و این بد نیست فقط ما ها کمی کم حوصله شدیم
پاسخ:
دقیقا خیلی خوبه که باهوشه و به جزئیات اینقدر توجه میکنه ولی خب تریجیح شخصی ام بر اینه که بره ننه باباشو متر کنه و تو دست و پای من نپیچه :)
واااای!
اگر چند روز دیگه دستگاه سنجش آی کیو بیاره چی میشه؟؟؟
پاسخ:
بهش میگم اول از خودش شروع کنه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">