از فضای شخصی
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۴ ق.ظ
تابستان بوی ریحانِ سفره ی مادر بزرگ بود. بوی گل محمدی گوشه ی باغچه اش. تابستان زیبایی گیس موهای سیاه و سفیدش بود که توی ایوان خانه، شانه شان می کرد. تابستان شیرینی شیره ی انگوری بود که برای عصرانه هایمان می پخت.
و حالا ۱۶ سالی هست که دیگر تابستان نمی آید. هر سال، بهار که به آخر می رسد، هوا چند درجه گرم تر می شود و این پاییز است که از مرداد آغاز می شود.
۹۸/۰۴/۰۳