درخت بلوط

بایگانی

      دلم عاشورا میخواهد. نه از این عاشوراهایی که اخیرا داشتم. آن عاشورا هایی کلا یک مزار داشتیم که دور آن جمع شویم و آن وقت ها مرمر سفید بود و رویش نوشته بود اسم دایی را آبی نوشته بود و شهید را با قرمز آن بالا اضافه کرده بود و بالای سرش پرچم سه رنگ داشت. از آن عاشوراهایی که تا چشم کار میکرد توی یک وجب جای گلزار شهدا آدم جمع می شد و هوا گرم بود و چپ و راست شربت تعارفمان میکردند و ما هم نه نمیگفتیم ولی یک جای کار از تماشای زنجیر زنی سرگیجه می گرفتیم و  کارتن خالی شیرینی ها را برمیداشتیم می گذاشتیمش روی حاشیه ی راه پله ی بلندی که گلزار شهدا را وصل میکرد به جنگل کوچک بید پایین تپه و رویش می نشستیم و سررررر‌ میخوردیم پایین.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۰۴
تیستو

نظرات  (۲)

گاهی وقتا هم نظم و یکرنگی و هم صف بودن جواب نمیده،یه جاهایی همون بی قواره و بدون تراز بهترو باحال تره.یه جاهایی رو اصلا نباید خط کش و مدرنیته رو توش راه داد.

پاسخ:
و وقتی بچه بودیم چقد راحت پشت میکردیم به این خط کشی ها و چه خوش بودیم

بسم الله

سلام 

چه دل انگیز

دلمان خواست از این سرسره بازی های عاشورایی در جوار شهدا

پاسخ:
سلام
الان دیگه راه پله رو خراب کردن جلوش دیوار بلند هم زدن. ما که بزرگ شدیم ولی بچه های الان دیگه تجربه اش نمیکنن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">